الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر! الله متعال وعدهی خود را عملی نموده و سپاهیانش را نصرت داده و گروههای مخالف اسلام را با شکست مواجه ساخت.
استقلال و آزادی، هدیەی الهی و امانت خداوندی است، و الله متعال انسان را آزاد آفریده تا زندگی خویش را در پرتو آموزههای آزاد منشانة اسلام به صورت آزاد و مستقلانه به پیش ببرد، و از طرف دیگر آزادی و استقلال، آرمان بلندِ بشری و همزاد و همپای زندگی است و بدون آزادی، زندگی معنا ندارد، اگر انسانها در محیط و کشور خویش آزاد و مستقل نباشند، و برده دیگران بوده و زندگی ذلّتباری را تجربه نمایند، معنای واقعی زندگی را درک نکردند، چون آزادی زندگی است و بدونِ آزادی، زندگی بیمعناست.
در درازنای تاریخ پر افتخار خویش به شخصیتهای اسطورهای و ابرمردانی بر میخوریم که دینداری و ایمان خویش را مدیون آنان میدانیم و اگر آنان وقت و راحتی و جان خویش را قربانی نمیکردند و هر ازگاهی به تجدید و احیای دین نمیپرداختند، آموزههای دینی به اثر غفلت و سهلانگاری مسلمانان و توطئه و نیرنگ و ستمگری دشمنان اسلام، به باد فراموشی سپرده میشد.
دشمنان اسلام و یاران شیطان همیشه برای نابودی اسلام برنامهریزی کرده و اما مجددان مسلمان با تلاشهای خستگی ناپذیر و قربانی وقت و مال و جان خویش در مقابل آنان ایستادگی نموده
اگر چه مرا میشناسید، باز هم خود را معرّفی میکنم: من ویروسی هستم که نقشهی حوادث جاری در جهان را دگرگون و نظام اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و دینی جهان را متزلزل ساخت. هنوز هم ابهّت، برتری و طغیانگریم را حفظ کردم، از ارتش آسیا، اروپا، امریکا و چین که زادگاهم است، نیرومندتر هستم، من ویروس هوشمند و پیشرفتهای هستم
مسلمانان همه برادر و امّت واحدند و غم شادی یک مسلمان در هر کجای دنیا، مسلمانان دیگر را دردمند نموده و از رنج او رنجور میشوند، اگر چه متأسّفانه امروزه در سایهی شوم رهبری مدّعیان دروغین آزادی و انسانیت، امّت اسلامی به درد و رنج و فلاکتهای ناگواری روبرو هستند، ازجمله، مسلمانان مظلوم ترکستان شرقی نیز با انواع شکنجه و نابودی و ویرانگری و ستم دست و پنجه نرم میکنند. ترکستان شرقی به مثابهی زندان بزرگی محسوب میگردد که میلیونها مسلمان مورد شکنجه قرار دارند، این ظلم و ستم به گونهی فجیع است که بین پدر و مادر و فرزندان و بین زن و شوهر جدایی میاندازند و مردان را کشته و زنان را مورد بیحرمتی قرار داده و جوانان را به کارهای شاقه و طاقتفرسا میگمارند.
انسان در طبیعت خود موجودی اجتماعی است، الفت را دوست دارد و با دوستان انس میگیرد، همچنانکه پرندهها هر کدام با نوع خود به پرواز میآیند، انسان نیز با همنوع و امثال خود و کسانی که از آنها احساس محبت و اطمینان کند، یکجا میگردد، این همزیستی همانگونه که فطرت و سرشت انسانی است، یک ضرورت اجتماعی میباشد و هیچکس نمیتواند مدّعی شود که من بهتنهایی زندگی میکنم و با هیچ فردی رابطه برقرار نمینمایم؛ اصلاً چنین پنداری را اگر کسی داشته باشد
قدرت بر جذب دیگران موضوع تكمیل كنندهی شخصیت دعوتگر است، و از نیاز مندیهای راه دعوت میباشد تا دعوت بتواند به طور مستمر ادامه یافته و تمام نیروها را در برگیرد؛ چراكه راه دعوت طولانی است، دعوتی كه مردم از آن نفرت داشته باشند و نتواند مردم را مجذوب خود سازد، امید پیروزی آن متصور نیست و چگونه پیروز شود در حالی كه از نظر دیگران طرد شده و مورد نكوهش واقع شده است.
آموزش و پرورش دو بال ترقی و پیشرفت میباشند و بدون نظام شایستهی آموزشی-تربیتی، نمیتوان به جایگاهی از رشد و شکوفایی رسید. آموزش اساسی و زیربنایی نیازمند معلّمی است که راز و رمز آموزش و پرورش را بداند و خودش الگوی تربیتی برای فراگیران باشد و خود را به صفاتی ارزشمندی بیاراید تا بتواند بر دانشآموزان اثر مثبت گذاشته و نتایج مطلوبی به دست آورد.
روزی با جمعی از همكاران نشسته بودیم كه صحبت از مسایل جهانی و قضایای سیاسی به میان آمد و در مورد انقلاب كشورهای عربی یا بهار عربی بحث شد و یكی از دوستان گفت: این هم دسیسه استعمار است
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل